بمناسبت زادروزم

ساخت وبلاگ

امروز هنگامی که به آیه چهارم سوره مبارکه احزاب نگاه می کنم خودم مصداق این کلام خداوند متعال در می یابم که میفرمایید، خدا در درون یک مرد دو قلب قرار نداده است و پسر دیگری را که فرزند بخوانید پسر شما قرار نداده است و در آیه پنجم همین سوره سوره نیز فرموده است پسر خوانده ها را به پدرانشان نسبت دهید که این نزد خدا به عدل و راستی نزدیکتر است. وقتی که پس از فوت والدینت در حالی که سی و چند سال از عمرت گذشته باشد، عده ای برادری ات را نفی کنند و عده ای  شناسنامه ای سفید می آورند و می گوییند شما بر اساس این شناسنامه فرزند خانواده ای که از بدو تولد تا به امروز با آنها زندگی کرده بودی نیستی  و تو برادر ما هستی ، به عظمت کلام الاهی پی خواهی برد. فرزند شیرخواره ای که تا دیروز همه او را بنام عبدالکریم قیطانی فرد می شناختند امروز برخلاف امر خداوند متعال درون او دوقلب قرار داده اند و او را با یک بحران عظیم هویتی مواجه کرده اند. امروز درصورت اثبات فرزند خوانده بودنم بوسیله آزمایشات DNA ، نمی دانم کدام هویت را بعنوان هویت اصلی خود بپذیرم و با آن کنار بیایم. شناسنامه ای را که سی و چند سال با آن زندگی کرده ام و کلیت درونی ام را شکل داده است یا شناسنامه ای که امروز پس از سی و چند سال تازه پیدایش شده و خودش را می خواهد به من بچسباند. تازه جالب این است که هر دو شناسنامه در صورت اثبات ادعای نسبت دهنده گان و نفی کنندگان وجودشان غیر شرعی و غیر قانونی می باشد یعنی در صورت اثبات ادعای کسانی که مدعی هستند برادرشان هستم و کسانی که برادری مرا نفی می کنند شرعا اثبات خواهند کرد که پدر و مادرشان تا به امروز چشمان خود را بر روی امر خداوند بسته بودند و در پیروی از نفس، حدود الاهی را رد کرده اند و فرزند دیگری را فرزند واقعی خود قرار داده اند و او را از همان بدو تولد به پدر و مادرش نسبت نداده اند تا امروز درونش دو قلب بوجود نیاید و از طرفی براساس قوانین جاری بر جمهوری اسلامی ایران نیز گرفتن دو شناسنامه برای یک نوزاد جرم تلقی می شود، حالا جالبتر اینکه هر دو طرف طوری ادعا می کنند که این آقا دارای دو هویت می باشد انگار که من برای خودم دو هویت ساخته ام.  از طرفی نمیدانم چگونه پاسخ بدهم که کدام شناسنامه متعلق به من است در صورتی که من نه شاهد تولد خودم بوده ام و نه شاهد گرفتن شناسنامه و نه خودم به عنوان یک نوزاد از جایی به جای دیگری رفته ام، پس چگونه باید پاسخ بدهم که در این شهر متولد شده ام یا در آن شهر. آخرچه کسی شاهد تولد خودش بوده است. نمی دانم امروز از کدام یک از هویت باید دفاع کنم؟ ازهویتی باید دفاع کنم که دیگران برایم ساخته اند یا از هویتی باید دفاع کنم که از بدو تولد خودم را با آن می شناسم. از کدام هویت باید دفاع کنم که فردا متهم به دروغگویی نشده باشم؟ چگونه باید دفاع کنم؟  امروز بحران هویتی که برایم ایجاد شده است، بحرانی است که تنها متعلق به من نیست، این بحرانی است که متعلق به چند هزار مخاطبینی است که در این کشور با فعالیت های فرهنگی و هنری خود به آنها خدمت کرده ام. یک هویت فرهنگی و هنری که بازیچه عده ای شده است و هرگاه دلشان خواست آن را تغییر بدهند امیدوارم که مسولین محترم قوه قضاییه و ثبت احوال در دادگاه صالح تجدید نظر با دقت بیشتری به این مهم بپردازند، و اجازه ندهند که عده ای به سادگی حد و حدود الاهی را زیر پا گذاشته و هرگاه دلشان خواست برای کسی چند هویت بسازند و پس از یک عمر زندگی بیایند و ادعا کنند که این فرد متعلق به هویتی که از بدو تولد تا به حال با آن زندگی کرده است  و کلیه فعالیت ها و مدارک  ملی و بین المللی اش قائم بر آن می باشد، نیست و هویت اصلی ایشان یک هویت خام و سفید است که سی و چند سال است وسیله سرمایه گذاری ما بوده. هویتی که هیچ اثری از من در آن وجود ندارد.

بمناسبت زادروزم
۱۳۹۸/۰۶/۲۵
عبدالکریم قیطانی فرد.

وبلاگ رسمی عبدالکریم قیطانی فر...
ما را در سایت وبلاگ رسمی عبدالکریم قیطانی فر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gheytanifarda بازدید : 152 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:19