شعر - کریم قیطانی فرد

ساخت وبلاگ

از میمِ من
تا میمِ دوستت دارم
از کافِ کافه
تا کافِ کلافه
حرفی از تو نبود
و نه حرفی از هجا هجای الفبا
که فقط برای خودش روی هم چیده شود
و جملاتی گرسنه
که از تک سلولی سکوت می گریزند
تا یک دل سیر همه چیز را قورت بدهند

زبانم کر بشود
زبانت کر 
که نمی شود
که نمی شنود
حتی اگر هزار بار گفته شوی
هم وزن تاریخِ تا به تا
که از آینه ای محدب و مقعر آمده باشد
قسم به لایه لایه ی گل رز
گل رزی با خار ها ی تا دسته فرو رفته در چشمانت
این چنین نیست که پژمرده شوی
 و دیگر حرفی برای گفتن نداشته باشی
زبانم کر بشود
زبانت کر
کدام هلهله!؟
آخر کدام هلهله
رد پای زبانت را در گوش هایم نمی بیند
آخر مگر میشود اینهمه بر چمن زار خاطراتت دویده باشم 
و به موسیقی چشمانت درست در وسط مردمک چشمم پی نبرده باشم
گوشم لال بشود
گوش ات لال
یک شعر که دروغ نمی گوید
منتها باید منتها الیه واژه ها را دریابی
در حلقه حلقه ی دوستت دارم
در همان ضلع افقی زمین که همیشه عمودی می ایستد 
در همان فاصله ای که نیست
گوشم لال بشود 
گوش ات لال
مگر تو صدای او نبودی
صدای همه نبودی
صدای فریاد سکوت، که دست سکوتِ فریادی را گرفته
زبانم کر بشود
گوش ات لال
حداقل به اشاره ای بگو دوستت دارم
ما که این نر و ماده گی گوش و زبان نیستیم

مگر یادت نمی آید؟
همه هم وزن بودیم
که از یک نقطه سرازیر شدیم

هم وزن لاحول و لایی که در جسم تمام رباعی ها روان شد
هم وزن اکنونی در جسم تمامِ تاریخ

زمان همه اکنون است
اکنون مرا بشنو
اکنون تو را می شنوم
بیا بیامیزیم
بیامیزیم
بیا .

کریم قیطانی فرد

وبلاگ رسمی عبدالکریم قیطانی فر...
ما را در سایت وبلاگ رسمی عبدالکریم قیطانی فر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gheytanifarda بازدید : 111 تاريخ : چهارشنبه 26 شهريور 1399 ساعت: 17:30